جدول جو
جدول جو

معنی دا الحیه - جستجوی لغت در جدول جو

دا الحیه
کجپوستی از بیماری ها (کج فلس ماهی)، مو ریزان، مرض سخت شدن، و بد شکلی پوست بدن را گویند که سطح جلد از فلسهای خشک و قطعات تیره و صلب شبیه به فلس ماهی پوشیده میشود. این مرض غالبا مادرزادی و ارثی است و در افراد یک خانواده مشاهده می گردد. ظهورش در افراد مبتلی معمولا بعد از سنین 2 سالگی و 3 سالگی است و شدت آن در سنین ابتدای بلوغ میباشد. عاده جهت معالجه این مرض حمام بخار و مالیدن مخلوطی از گلیسیرین و نشاسته و اسید تار تریک را به پوست نجویز می کنند و از راه خوارکی هم روغن کبد ماهی مرو و ویتامین های آ و ب تجویز می کنند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوا الحیه
تصویر دوا الحیه
کوشاد (جنتیانا)
فرهنگ لغت هوشیار
پاغره پیلیا پیلدیسی ار بیماری ها، عارضه حجیم و بزرگ شدن، بیش ازحد سلولهای نسج زیر پوستی و ازیاد نسج و اختلال عروق و غدد لنفی و وریدها در دنباله عفونتی عمومی یا موضعی مزمن خصوصا بعلت وجود استرپتوکوک. اسن عارضه اگر در پاها ایجاد شود پاها شکل ستونی را پیدا می کنند (بشکل پاهای فیل) پاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دا الحفر
تصویر دا الحفر
تباهخونی از بیماری ها، اسکوربوت
فرهنگ لغت هوشیار
ما الحیات در فارسی: آب زندگی دارویی است ازانگبین و تنکار و روغن زرد
فرهنگ لغت هوشیار
آب حیات، دارویی است مرکب از شهد و تنکار و روعن زرد که بهر فلز کشته آمیخته آتش دهند آن فلز زنده گردد
فرهنگ لغت هوشیار